اگر نه پای مهرت در میان بود
مرا کی دوستی با دشمنان بود
اگر نه عشق گل بر سر نبودی
چرا بلبل به هر خارش مکان بود؟
***
از این بالا می آیم خرد و خسته
رسیدم بر در دروازه بسته
در دروازه را واکن به فایز
که یارم یکه و تنها نشسته
***
مرا ملک سلیمان گر بدادند
و یا تاج کیان بر سر نهادند
نمی ارزد به پیش چشم فایز
که یک دیدار آن دلبر بدادند
شروره دشتی خداوندا جوانیم به سر رفت، درخت شادکامی بی ثمر رفت
مرا ,سر ,فایز ,بدادند ,پای ,*** ,اگر نه ,فایز که ,دوستی با ,دشمنان بود ,بر سر
درباره این سایت